L♣iF•E:/زندگی*_*HAKERهکر

هکــــــ♥__ر زندگی♥

نتیجه تصویری برای کاستاس مارتاکیس

+نوشته شده در جمعه 1 دی 1396برچسب:,ساعت14:7توسط self |

تصویر مرتبط

+نوشته شده در جمعه 1 دی 1396برچسب:,ساعت13:56توسط self |

تصویر مرتبط

+نوشته شده در جمعه 1 دی 1396برچسب:,ساعت13:17توسط self |

اب که از سر زندگی گذشت

چه یک وجب چ صد وجب

امروز 

وای از این امروزها

رعدی خروشی ابری

تیری امد و رفت

امد و رفت یاد نگاهت را بر من انداخت

یاد حرمتی ک در نگاهت نشکست 

دلم به یادت زنده شد

لحظه ای کوتاه زیست

خودش را به آغوش گرفت

و در تمنای آبی 

خفت

روزی شاید نگاهم به نگاهت خورد

روزی شاید وسط پارکی خیابانی زیر بارانی جایی

شاید

بشود کسی را دید ک فقط چشمانش همرنگ تو باشد

به خداحافظی تلخ تو سوگند 

نشد!

که تو رفتی و دلم ثانیه ای بند نشد!

nalar oldo rohoom doimaz

gozom gorsa gonlom bilmaz

har ayrilic bir bashanmich

be genish la sonom olmaz

ama don dosan seviorom sani

gal desam

 

+نوشته شده در جمعه 1 دی 1396برچسب:,ساعت13:7توسط self |

دلم گرفته ای دوست هوای گریه با من

+نوشته شده در سه شنبه 18 مهر 1396برچسب:,ساعت19:0توسط self |

امروز بعد چند روزی کمی دلم هوای خودم را کرده است

+نوشته شده در یک شنبه 16 مهر 1396برچسب:,ساعت18:39توسط self |
خیلی دوست دارم

خدا جون مرسی که جواب قهر کردنامو دادی :)

خیلی دوست دارم

خیلی بیشتر از بچگیام:)

+نوشته شده در چهار شنبه 19 خرداد 1395برچسب:,ساعت22:11توسط self |
آّبی

معنای بی نهایت این تصویر بهم نیرو میده:)

+نوشته شده در چهار شنبه 19 خرداد 1395برچسب:,ساعت12:1توسط self |
خود

 

...

 

 

خود،خود،خود

و در اندیشه ی خود بودن؟

خود چیست؟

و این سوالی است که اگر درگیرش شوی اعتیادی است تلخ و شیرین

مانند زندگی می ماند

پستی و بلندی هارا تجربه میکنی که خود را بیابی

خسته ام خدا

خسته ام

لااقل بدتر از این ها را روبرویم نمایان نکن

مرد هم که باشی طاقت اینهمه زجر را نخواهی داشت

خدایا قربانی این ماجرای زندگی من بودم

همیشه و در همه حال

این عذاب رهایم نمیکند

مگر تو بخواهی

حد اقل ارزوهایم را براورده کن

اگر هم این روزها پرپر شوم

...

میخوانی و میروی و میگویی چه خوب است

ای انکه این هارا میگویی

اینها حرف دل است

و زمانی که دل حرف زد

و خنده از لبانت پاک نشد

بدان خیلی وقت است کارت از گریه

گذشته

نه مرگ میخواهم نه زندگی

پوچم

پوچی فقط پوچ است و هیچ

تکیه بر خودم کردم

اما خودم نیز رهایم کرد

حال چه خواهم کرد؟

نمیدانم

نمیدانم شاید هم نخواهم دانست

همین است زجر این  روزهای من

که هر چقدر مینویسم

حالم بدتر مشود

 

+نوشته شده در جمعه 7 اسفند 1394برچسب:,ساعت20:47توسط self |
و نمیدانم سخت بود یا اسان

نمی دانم سخت بود یا آسان

وقتی فهمیدم

عشی که باید می یافتم خودم بودم و خودی که روبه رویم وایساده بود و من

عشق میخواندمش

همان خودم بود...

و نمیدانم سخت بود یا اسان

که هر روز هر خود

چیزی میگوید

و من لگیر تر از قبل میشود

کدامین دروغ یا راست را باور کنم

من یا او؟

جالب است این سوال من با هیچ جوابی قانع نیست.

+نوشته شده در پنج شنبه 6 اسفند 1394برچسب:,ساعت12:30توسط self |